افسوس

دخترکوچولو

من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم

افسوس

آه چقدر دلم میخواهد

با سیگاری در دست

روبروی پنجره اتاقم بایستم

و به فردایم بیاندیشم

افســـــــــــــــــــوس

که نه سیگار هست

نه آدم سیگاری

نه پنجره ای در دل دیوار اتاقم

و نه حتی امیدی به فردا

تنها من هستم تنهای تنها


[ پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:افسوس, ] [ 5:48 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]