آن که قرار بود...

دخترکوچولو

من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم

آن که قرار بود...

 

 

 

معجزه‌ها با باد رفته‌اند

 

و چشمانی که چشم مرا گرفت

 

همیشه در حاشیه‌ی آینه جا ماند

 

و پشت پنجره چقدر نیامد

 

آنکه قرار بود...



[ یک شنبه 3 فروردين 1393برچسب:آن که قرار بود,,,, ] [ 1:23 قبل از ظهر ] [ الیک ] [ ]