1چیزیع!

دخترکوچولو

من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم

1چیزیع!

چیزه...اااااااااااااااااااااام

می گم که. . .

اغا هر کی تنهاستا

کسی رو نداره درد و دل کنه باهاش

بگه

اگه خواست به من بگه

چیه؟

چته؟

چی باعث شده یه همچین فکر بدی درباره من بنمایی؟هان؟

بزنم تو سرت؟

برو از خدا بترس...اه اه اه

تسبیحم گم شد باز



[ سه شنبه 6 مرداد 1393برچسب:1چیزیع!, ] [ 11:57 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]