اعتمادی نیست
دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کند
دیگر گرمای دستی دلم را به تپیدن وا نمی دارد
میروم تا در تاریکی راه خود را پیدا کنم
که به چراغهای نورانی و دستهای گرم دیگر اعتمادی نیست
من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم
صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | طراح قالب
دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کند
دیگر گرمای دستی دلم را به تپیدن وا نمی دارد
میروم تا در تاریکی راه خود را پیدا کنم
که به چراغهای نورانی و دستهای گرم دیگر اعتمادی نیست
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
دخترکوچولو
و آدرس
elik.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 80
بازدید ماه : 153
بازدید کل : 32700
تعداد مطالب : 574
تعداد نظرات : 453
تعداد آنلاین : 1